1-Know more than other
2-Work more than other
3-Expect less than other
WILLIAM SHEAKSPER
*****
سه جمله برای کسب مؤفقیت :
۱_ بیستر از دیگران بدان.
۲_ بیشتر از دیگران کار کن.
۳_ کمتر از دیگران انتظار داشته باش.
ویلیام شکسپیر
برای دو روح چه چیز با شکوه تر از این که احساس کنند به هم پیوسته اند تا در سکوت خاطرات نگفتنی به یکدیگر توان ببخشنند
جرج الیوت
زمانی که شکوفه های قرمز در آمدند
شاخه ای از ان را بچین به نزد من بیا
تا این نشانه ای از عشق مان باشد
وانگ وی
عشق خود یک عذاب است اما محروم بودن از آن مرگ است
شکسپیر
دنیا فقط به عشق نیاز دارد به عشق شیرین
این را وقتی غمگینم می فهمم
بهتر است عاشق باشیم و ببازیم تا این که هرگز عاشق نباشیم
آلفرد تنیسون
سخاوت من مانند دریا بیکران است هر قدر عمیق تر و بیشتر عشق بورزم. بیشتر خواهم داشت و هر دوی مان جاودان خواهیم بود
شکسپیر-روصو و جولیت
عشق تمامی احساسات را بر می انگیزد احساساتی که بدون عشق چیزی جز پوچی نیستند
رابرت ساواتی
زندگی یعنی عشق تمام چیزهایی که من فهمیدم به این خاطرفهمیدم که عشق می ورزم
هر چیزی که هست هر چیزی که وجود دارد به این دلیل است که عشق می ورزم
تولستوی- جنگ وصلح
کلمه ای که ما را از تمام مسائل و دردها آزاد می کند آن کلمه عشق است
سوفوکل
حتی اگر آن را پنهان کنم در صورتم عشق و انس من آشکار است
چند دفعه از من پرسیده بود چیزی تو را آ زار نمی دهد
تابرا نوکانموری
عشق تنها مرضی است که مریض از آن لذت میبرد
افلاطون
چه قدر تو را دوست دارم ؟بگذار بشمارم تو را به عمق و پهنا و ارتفاعی که روحم می تواند بپیماید دوست دارم.در ان حالی که روحت به پرواز در می آید و به فیض الهی می رسم
الیزابت بارت براونینگ
کسانی که شهامت عاشق شدن را دارند باید شهامت درد کشیدن را هم داشته باشند
آنتونی ترولوپه
کسی که عشق خود را ابراز نکند عاشق نیست
جان هیوود
عشق مانند سرخک می ماند همه ی ما باید مبتلا شویم
جرومی . کی . جرومی
آه این روزهای ملال آور کی تمام خواهد شد و خواهد گذشت تا نزد معشوقم برگردم
ادموند اسپنسر
دو روح با یک دیدگاه مشترک دو قلب که با هم می تپند
ماریا لوول
عشق چراغ روشنایی بخش زندگیست
تاگور
در قلب خود عشق را بپرور زندگی بدون عشق مانند باغی بدون نور آفتاب است که گل ها در آن مرده اند
اسکار وایلد
1-Know more than other
2-Work more than other
3-Expect less than other
WILLIAM SHEAKSPER
*****
سه جمله برای کسب مؤفقیت :
۱_ بیستر از دیگران بدان.
۲_ بیشتر از دیگران کار کن.
۳_ کمتر از دیگران انتظار داشته باش.
ویلیام شکسپیر
1)
اینجا آسمان ابریست، آنجا را نمیدانم...
اینجا شده پائیز، آنجا را نمیدانم...
اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم...
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم.
دکتر شریعتی
(2)
وقتی که بچه بودم هر شب دعا میکردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد. بعدفهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا مرا ببخشد.
دکتر شریعتی
(3)
هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ،
در این سر دنیا ، عرق می ریزیم و وضع مان این است.
و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می خورند و وضع شان آن است!
... نمی دانم، مشکل در نوع عرق است،یا در نوع ریختن و خوردن.
دکتر شریعتی
یک فیلم کوتاه صامت با عنوان «یک دزدگیر» محصول 1914 با بازی «چارلی چاپلین» کشف شد. «یک دزدگیر» یک اثر صامت سینمایی با مدت زمان 10 دقیقه است و چاپلین نقش آفرینی کوتاه سه دقیقه ای در آن داشته است. بنابراعلام ان بی سی واشنگتون، این فیلم مدتی پس از ساخت گم شد و تاکنون که توسط «پل گیروکی» تاریخ فیلم شناس خریداری و کشف شد، در هیچ مکانی به روی پرده نرفته است. بنابراین گزارش، «گیروکی» این فیلم را در یک فروش آثار آنتیک درمیشیگان خریداری کرده است. پل گیروکی عضوی از یک گروه خاص هنری است که با عنوان «مافیای کمدی صامت» شناخته می شوند. «چاپلین» در فیلم «یک دزدگیر» با همان سبیل و نوع راه رفتن و رفتارش در نقش و لباس یک پلیس ظاهر شده است. این فیلم به زودی در خلال برپایی جشنواره ی فیلم «اسلپستیکون» در سالن نمایش «روزلین اسپکتروم» برای نخستین بار در معرض تماشای مخاطبان و چاپلین دوستان قرار می گیرد. این رویداد سینمایی از دیروز با حضور 120 فیلم داستانی، موزیکال و صامت آغاز شده است و علاوه بر فیلم یک دزدگیر فیلم «LOST» این کمدین نابغه سینما به روی پرده می رود. جشنواره ی فیلم «اسلپستیکون» امسال بخش ویژه ای را به بزرگداشت دو کمدین مطرح سینمای یعنی «ابوت و کاستلو» و «فتی آربوکل» اختصاص داده است. مطرح ترین آثار در کارنامه فیلم سازی «چارلی چاپلین» عبارتند از: «ولگرد»؛ «شغل»؛ «بانک»؛ «مامور آتش نشانی»؛ «خیابان آرام»؛ «زندگی سگی»؛ «دوش فنگ»؛ «پسربچه»؛ «زائر»؛ «زن پاریسی»؛ «جویندگان طلا»؛ «سیرک»؛ «روشنایی های شهر»؛ «عصر جدید»؛ «دیکتاتور بزرگ»؛ «موسیو وردو»؛ «لایم لایت»؛ «سلطانی در نیویورک»؛ «کنتسی از هنگ کنک»؛ «خانه به دوش»؛ «پروفسور»؛ «طبقه مرفه» . «کونتسی از هنگ کنگ» با بازی «مارلون براندو» و «سوفیا لورن»، آخرین حضور چاپلین در عرصه سینما بود.
منبع : isna.ir
دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.
سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .
همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد
آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .
من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.
گویند زمانی در شهری دو عالم می زیستند . روزی یکی از دو عالم که بسیار پرمدعا بود کاسه گندمی بدست گرفت و بر جمعی وارد شد و گفت :
این کاسه گندم من هستم ! ( از نظر علم و ... ) و سپس دانه گندمی از آن برداشت و گفت :...
و این دانه گندم هم فلان عالم است !
و شروع کرد به تعریف از خود .
خبر به گوش آن عالم فرزانه رسید . فرمود به او بگوئید :
آن یک دانه گندم هم خودش است من هیچ نیستم...
با دقت مراحل ساخت را اجرا نمایید.کار با یک برگ کاغذ مربع شکل با ضخامت کمی بیشتر از برگه های دفتر و تقریبا با ضخامت برگه های شمیز ساخته می شود.
ایران: سرزمین نجیب زادگان (آریاییان)
آذربایجان: آتورپاتکان (نگهدار آتش)
آرژانتین: سرزمین نقره
آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما (آفتابی)
آلبانی: سرزمین کوهنشینان
آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن
آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود
اتریش: شاهنشاهی شرق
اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان
ارمنستان: سرزمین فرزندان ارمن (نام نبیره ی نوح (ع))
ازبکستان: سرزمین خودسالارها
اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی
استرالیا: سرزمین جنوبی
اسرائیل: جنگیده با خدا
افغانستان: سرزمین قوم افغان
السالوادور: رهایی بخش مقدس
امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یکپارچه عربی
انگلیس: سرزمین قوم آنگل
ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی
ایرلند: سرزمین قوم ایر (شاید هم معنی با آریا)
ایسلند: سرزمین یخ
برزیل: چوب قرمز
روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قراردهند. سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هر کدام از همکلاسی هایشان بگویند، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند. بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هر کدام از دانش آموزان پس از اتمام، برگه های خود را به معلم تحویل داده، کلاس را ترک کردند.
روز شنبه، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه ای جداگانه نوشت، و سپس تمام نظرات بچه های دیگر در مورد هر دانش آموز را در زیر اسم آنها نوشت. روز دوشنبه، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحویل داد. شادی خاصی کلاس را فرا گرفت. معلم این زمزمه ها را از کلاس شنید "واقعا ؟" "من هرگز نمی دانستم که دیگران به وجود من اهمیت می دهند!" "من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند."
دیگر صحبتی ار آن برگه ها نشد و اوضاع مدرسه بصورت عادی می گذشت. معلم نیز ندانست که آیا آنها بعد از کلاس با والدینشان در مورد موضوع کلاس به بحث و صحبت پرداخته اند یا نه، به هر حال گویی این موضوع را مهم تلقی نکرد. زیرا آن تکلیف هدف معلم را برآورده کرده بود. آن برگه ها نشانگر این نکته بود که همه ی دانش آموزان از تک تک همکلاسی هایشان رضایت کامل داشتند ...
از دست بر قضا با گذشت سالها بچه های کلاس از یکدیگر دور افتادند و هر کدام در مکانی دیگر مشغول ادامه تحصیل ، کار و زندگی شدند ...
چند سال بعد، متقارن با شروع جنگ، یکی از دانش آموزانی که "مارک" نام داشت و به خدمت سربازی اعزام شده بود در جنگ ویتنام کشته شد ! معلمش با خبردار شدن از این حادثه در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد. او تا بحال، یک سرباز ارتشی را در تابوت ندیده بود. پسر کشته شده، جوان خوش قیافه و برازنده ای به نظر می رسید. کلیسا مملو از دوستان سرباز بود. دوستانش با عبور از کنار تابوت وی، مراسم وداع را بجا آوردند. معلم آخرین نفر در این مراسم تودیع بود.
به محض اینکه معلم در کنار تابوت قرار گرفت، یکی از سربازانی که مسئول حمل تابوت بود، به سوی او آمد و پرسید : "آیا شما معلم ریاضی مارک نبودید؟" معلم با تکان دادن سر پاسخ داد : "چرا" سرباز ادامه داد : "مارک همیشه درصحبت هایش از شما یاد می کرد. "در حین مراسم تدفین، اکثر همکلاسی های قدیمی اش برای شرکت در مراسم در آنجا گرد هم آمده بودند. پدر و مادر مارک نیز که در آنجا بودند، آشکارا معلوم بود که منتظر ملاقات با معلم مارک هستند.
پدر مارک در حالیکه کیف پولش را از جیبش بیرون می کشید، به معلم گفت :"ما میخواهیم چیزی را به شما نشان دهیم که فکر می کنیم برایتان آشنا باشد. "او با دقت دو برگه کاغذ فرسوده دفتر یادداشت که از ظاهرشان پیدا بود بارها و بارها تا خورده و با نوار چسب بهم متصل شده بودند را از کیفش در آورد. خانم معلم با یک نگاه آنها را شناخت. آن کاغذها، همانی بودند که تمام خوبیهای مارک از دیدگاه دوستانش درونشان نوشته شده بود !
مادر مارک گفت : "از شما به خاطر کاری که انجام دادید متشکریم. همانطور که میبینید مارک آن را همانند گنجی نگه داشته است." همکلاسی های سابق مارک دور هم جمع شدند.
چارلی با کمرویی لبخند زد و گفت : "من هنوز لیست خودم را دارم. اون رو در کشوی بالای میزم گذاشتم."
همسر چاک گفت : "چاک از من خواست که آن را در آلبوم عروسیمان بگذارم."
مارلین گفت : "من هم برای خودم هنوز برگه ام را دارم. آن را توی دفتر خاطراتم گذاشته ام."
سپس ویکی، کیفش را از ساک بیرون کشید و لیست فرسوده اش را به بچه ها نشان داد و گفت :" این همیشه با منه....". "من فکر نمی کنم که کسی لیستش را نگه نداشته باشد."
صحبت ها ادامه داشت، انگار کلاسی مثل گذشته ها با همان همکلاسی های همیشگی در آنجا تشکیل شده بود فقط جای مارک خالی بود که اینک با آرامشی ابدی آرمیده بود و دوستی ها را تا ابدیت پیوند زده بود. معلم با شنیدن حرف های شاگردانش دیگر طاقت نیاورد، بی امان گریه اش گرفت. او برای مارک و برای همه دوستانش که دیگر او را نمی دیدند، گریه می کرد !!!
سرنوشت انسانها در این جامعه بقدری پیچیده است که ما بعضی وقت ها فراموش می کنیم که این زندگی روزی به پایان خواهد رسید، و هیچ یک از ما نمی داند که آن روز کی و در کجا اتفاق خواهد افتاد. بنابر این به کسانیکه دوستشان دارید و به آنها توجه دارید بگویید که برایتان مهم و با ارزش هستند، قبل از آنکه برای گفتن این حقیقت دیر شده باشد. القاء حس دوست داشتن و ایجاد یک حس اعتماد به نفسی که بتوان به آن تکیه کرد در هیچ لحظه ای از عمر از یاد نخواهد رفت ...
ایران از نظر سرعت اینترنت در رتبه 186 جهان و پس از افغانستان قرار گرفت!
در جدیدترین گزارش وب سایت جهانی speed test.net ایران از نظر سرعت دسترسی کاربران به اینترنت در رتبه 186 جهان و پس از کشورهایی هم چون افغانستان و عراق قرار گرفت. در این وب سایت ضمن بررسی سرعت دسترسی به اینترنت در کشورهای مختلف فهرستی ارائه شده که به رده بندی کشورها در این حوزه پرداخته است و در این رده بندی ایران پایین تر از کشورهایی مانند ونزوئلا، بارابادوس، پورتوریکو، جامائیکا، کاستاریکاو حتی عراق و افغانستان و برخی کشورهای گمنام دیگر قرار گرفته است.
رنج تلخ است ولی وقتی آن را به تنهایی می کشیم.
تا دوست را به یاری نخوانیم،
برای او کاری می کنیم و این خود دل را شکیبا می کند.
طعم توفیق را می چشاند.
و چه تلخ است لذت را "تنها" بردن.
و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن.
و چه بدبختی آزاردهنده ای ست "تنها" خوشبخت بودن.
در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.
در بهار هر نسیمی که خود را بر چهره ات می زند.
یاد "تنهایی" را در سرت زنده می کند.
"تنها" خوشبخت بودن خوشبختی ای رنج آور و نیمه تمام است.
" تنها" بودن ، بودنی به نیمه است .
و من برای نخستین بار در هستی ام رنج "تنهایی" را احساس کردم.
به نظاره آسمان رفته بودم ؛
گرم تماشا و غرق در این دریای سبز معلقی که بر آن ،
مرغان الماس پر ستارگان زیبا و خاموش ،
تک تک از غیب سر می زنند و دسته دسته به بازی افسون کاری شنا می کنند .
آن شب نیز ماه با تلالؤ پر شکوهش که تنها لبخند نوازشی است که طبیعت بر چهره ی نفرین شدگان کویر می نوازد ،
از راه رسید و گل های الماس شکفتند و قندیل زیبای پروین - که هر شب ،
دست ناپیدای الهه ای آن را از گوشه ی آسمان ،
آرام آرام به گوشه ای دیگر می برد - سر زد .
و آن جاده ی روشن و خیال انگیزی که گویی یک راست به ابدیت می پیوندد !
طنین آوای من
اگر دیگر نگذاشتند زندگی را ببینم ،
گفته ام که نثرهایم را به چاپخانه بدهند تا چاپ کنند
اما شعرهایم را
که از دستبرد هر چشمی پنهان کرده ام،
بردارند و بی آن که بخوانند ،
همه را ببرند و در شکافته ی کوه ساکت تنهایی ام
صومعه ای هست کوچک و زیبا
و روحانی و مجهول ،
به آن جا بسپارند .
چه در همین صومعه است که من
از وحشت تنهایی در انبوه دیگران می گریختم
و به درون آن پناه می بردم.
همین جا بود که شب ها و روزهای سیاه و خفه و دردناک را به نیایش می گذراندم
در برابر سر در آن که به رنگ دعاست ،
گرم ترین و پرخلوص ترین سروهاهای عاشقانه ام را
خاموش زمزمه می کردم.
و نغمه ی مناجات من ،
از چشم های پر اسرار مناره ای باریک و بلند آن
در آستانه ی هر سحرگاه و در دل هر شامگاه
و در بهت غمگین و اندوهبار هر غروب
در آن کوهستان خلوت و ساکت و مغرور تنهایی من می پیچید.
و همواره انعکاس طنین آن در این دره ،
گرداگرد دیوارهای بلند و سنگی و عظیم کوهستان ، می گردد و می پیچد و می خواند.
حتی اگر برای همیشه خاموش شوم،
حتی دیگر نگذارند فردا برگردم ،
و باز آوای محزون تنهایی سنگین و رنج آلود روح تنهایم را
در زیر رواق بلند و زیبای صومعه ام زمزمه کنم ،
آری
حتی اگر فردا دیگر نگذاشتند که برگردم ،
حتی اگر دیگر نتوانستم آواز بخوانم ،
طنین آوای من که از درون صومعه بر می خاست ،
همواره در این کوهستان خواهد پیچید !
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،
داستان کوتاهی تعریف کرد:
یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می انید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››
قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.
نویسنده:ناشناس
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
- اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
- دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی.
- و سوم این که در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی.
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
- اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
- اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهنرین خوابگاه جهان است.
- و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
خوب دیگه چینی ها رو هممون خوب می شناسیم ،
گوشی تقلبی ، کامپبوترتقلبی ، تلوزیون تقلبی …
خلاصه تو ساخت جنس تقلبی استادن ولی این یکی دیگه نوبره ،
تخم مرغ تقلبی … !!!
درهر حال ازاین به بعد مواظب باشید یک همچین تخم مرغی بهتون نندازن !!!
در ادامه مراحل ساخت این تخم مرغ ها رو ببینید ...
این هم نیمروی تخم مرغ تقلبی ...
کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟
بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده.
نامه شماره یکسلام خدای عزیز
اسم من بابی هست. من یک پسر خیلی خوبی بودم و حالا ازت می خوام که یه دوچرخه بهم بدی.
دوستار تو
بابی
بابی کمی فکر کرد و دید که این نامه چون دروغه کارساز نیست و دوچرخه ای گیرش نمی یاد. برا همین نامه رو پاره کرد.
نامه شماره دو
سلام خدا
اسم من بابیه و من همیشه سعی کردم که پسر خوبی باشم. لطفاً واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
بابی
اما بابی یه کمی فکر کرد و دید که این نامه هم جواب نمی ده واسه همین پارش کرد.
نامه شماره سه
سلام خدا
اسم من بابی هست. درسته که من بچه خوبی نبودم ولی اگه واسه تولدم یه دوچرخه بهم بدی قول می دم که بچه خوبی باشم.
بابی
بابی کمی فکر کرد و با خودش گفت که شاید این نامه هم جواب نده. واسه همین پارش کرد. تو فکر فرو رفت. رفت به مامانش گفت که می خوام برم کلیسا. مامانش دید که کلکش کار ساز بوده، بهش گفت خوب برو ولی قبل از شام خونه باش.
بابی رفت کلیسا. یکمی نشست وقتی دید هیچ کسی اونجا نیست، پرید و مجسمه مادر مقدس رو کش رفت و از کلیسا فرار کرد.
بعدش مستقیم رفت تو اتاقش و نامه جدیدش رو نوشت.
نامه شماره چهار
سلام خدا
مامانت پیش منه. اگه می خواییش واسه تولدم یه دوچرخه بهم بده.
بابی
منبع : شبکه جهانی
عشق
سوگ
معصومیت
جدایی
شفقت
دوستی
شکیبایی
غربت
نجات
بهترین دوستها
خدایی
Some feel that problems exist only in childhood or at early stage of life like this... برخی احساس میکنید که مشکلات تنها زمانیه که کسی مزاحم ما میشند مثل این برخی احساس میکنید که مشکلات تنها زمانیه که برای موضوعی آمادگی دارید مثل این برخی احساس میکنید که مشکلات تنها زمانیه که کورکورانه عمل میکنید مثل این برخی احساس میکنید که مشکلات تنها زمانیه که شما جرات وارد شدن به دام رو پیدا میکنید مثل این برخی احساس میکنید که مشکلات تنها زمانیه که شما عاشق کسی میشید مثل این
Some feel that problems exist only when we are ready to take anything like this ..
Some feel that problems exist only when we do things blindly like this..
Some feel that problems exist only when we dare to enter a trap like this ..
Some feel that problems exist only when we are in love with someone like this
برخی احساس میکنید که مشکلات تنها در دوران کودکی یا در مرحله اول زندگی وجود دارد مثل این
Some feel that problems exist only when we disturb someone like this..
Some feel that problems exist only when we try to aim at very huge things like this..
برخی احساس میکنید که مشکلات تنها زمانیه که سعی میکنید هدف بزرگی رو انتخاب کنید مثل این
اما مشکلات همان چیزیست که ما تصور میکنیم
و جز نا امیدی و افسردگی
هیچ بن بست و مشکلی در زندگی آدمی نیست
اگر بتوانید بیشتر از 18 ثانیه از برخورد جلوگیری کنید، شما یک نابغه هستید!
گفته شده خلبانان نیروی هوایی آمریکا تا 2 دقیقه می توانند به بازی ادامه بدهند!
((( توجه : منبع موثقی برای گفته هام ندارم ... تنها یک نقل قول ساده است. ولی چندین جای مختلف با این مطلب برخورد کردم )))
( شما نیز امتحان کنید ... حتما براتون جالب خواهد بود )
تصویری از محیط تست :
گران ترین شماره تلفن همراهی که تاکنون به فروش رفته است شماره 666 6666 میباشد که در 22 می 2006 در یک حراجی نیکوکارانه در قطر و توسط شرکت کیو تل(Qtel ) با قیمت 2 میلیون 700 هزار دلار به …
..................................................................................................................................................
واتیکان (Vatican City) نام کشوری است مستقل که در درون شهر رم در کشور ایتالیا جای دارد. واتیکان محل اقامت پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان و مرکز کلیسای کاتولیک است. واتیکان با مساحتی در حدود ۴۴ هکتار، کوچکترین کشور جهان و …
..................................................................................................................................................
آبشار آنجل (Angel Falls) بلندترین آبشار جهان است که بلندای آن به979 مترمیرسد و در میان جنگلهای دورافتاده پارک ملی کانایما در ایالت بولیوار در جنوب شرقی کشور ونزوئلا جای دارد …
..................................................................................................................................................
روسیه با نام رسمی فدراسیون روسیه ،بزرگترین کشور جهان است که در شمال اوراسیا قرار دارد. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالیی ، و نیز با دریای مازندران، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد …
..................................................................................................................................................
بلندترین سگ جهان جرج غول پیکر (Giant George) نام دارد که توسط آقای دیوید ناصر در توسان آریزونا نگهداری میشود.
بلندای این سگ از نوک پنجه تا شانه هایش به 1.092 متر میرسد ،همچنین وزن این سگ غول پیکر 111 کیلوگرم است و در ماه 50 کیلوگرم خوراکی مصرف میکند …
..................................................................................................................................................
بزرگترین خرگوش جهان که درازای ان از نوک بینی تا دمش به 1.3 متر میرسد داریوش نام دارد.
این خرگوش بزرگ تنها با 13 ماه سن وزنی در حدود 22 کیلوگرم دارد.داریوش توانست رکورد مادر خود آلیس را در زمینه بزرگترین خرگوش جهان بشکند.او در روز 12 هویج ، 6 سیب و 2 کلم میخورد …
..................................................................................................................................................
بزرگترین پل آبی جهان با درازای 35 کیلومتر و 736 متر در چین قرار دارد که شهر جیاشینگ را به نینگبو وصل میکند.کار ساخت این پل
در این بن بست...
دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد
روزگار غریبی است نازنین
و عشق را کنار تیرک راهوند تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
روزگار غریبی است نازنین
و در این بن بست کج و پیچ سرما
آتش را به سوخت بار سرود و شعر فروزان می دارند
به اندیشیدن خطر مکن
روزگار غریبی است نازنین
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم
دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد
روزگار غریبی است نازنین
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک قصابانند بر گذرگاهان مستقر با کُنده و ساطوری خون آلود
و تبسم را بر لبها جراحی می کنند
و ترانه را بر دهان
کباب قناری بر آتش سوسن و یاس
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
ابلیس پیروز مست سور عزای ما را بر سفره نشسته است
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد
احمد شاملو
( قابل اجرا در نسخه های ، مدیا پلیر 7 و بالاتر )
1 - بعد از گذاشتن Cd در کامیپیوترتون ، در پنجره ای که به صورت اتوماتیک ظاهر میشه انتخاب گزینه
Copy Music From Cd و یا باز کردن برنامه مدیا پلیر و زدن گزینه Copy From Cd در منوی کنار مدیا پلیر
( Menu bar )
2- انتخاب فایلهای مورد نظر شما با تیک زدن کنار آنها - ( فایلهایی که میخواهید از Audio سی دی به
فرمت MP3 تبدیل شوند )
3- انتخاب گزینه Copy Music که در قسمت بالای Caption مدیا پلیر قرار دارد. ( آیکون دایره ای قرمز رنگ )
4- انتخاب گزینه های 2 و 3 به ترتیب از بالا ، سپس Next کنید و در قسمت پایین صفحه بعد میتونید فرمت
خروجی( تنظیم کیفیت فایل های CD ) که به نظر من بهتره که اونو روی ( 96 Kbps ) قرار بدید و روی
گزینه Finish کلیک کنید تا کار کپی و تبدیل به فرمت MP3 شروع بشه.
نکته : محل ذخیره فایل ها بطور پیش فرض در ( My Documents \ My music ) شما می باشد که اگه
خواستید میتونید قبل از زدن گزینه Finish اونو تغییر بدید.
شرکت MSI در نمایشگاه سه بیت آلمان کامپیوتر نوت بوک و MP3 پلی یری را به نمایش
گذاشت که از صفحات خورشیدی on-board برای شارژ و افزایش طول عمر باتری ها استفاده می کند.
به گزارش بخش خبر سایت http://www.IRITN.com ، این شرکت تایوانی که بیشتر در زمینه تولید مادربورد و کارت های گرافیکی فعالیت می کند خاطر نشان کرد که این محصولات آزمایشی هستند و این شرکت قصد فروش آنها را ندارد. بلکه اینها همه تلاش های تفریحی برای توسعه انرژی دستگاه های قابل حمل در مناطق دور افتاده و شارژ دوباره باتری ها است.
سرپوش این لپ تاپ پوشیده شده از صفحات خورشیدی است به صورتیکه حتی زمانیکه در لپ تاپ بسته است این صفحه خورشیدی در حال جمع آوری انرژی خورشید است . این سیستم نیاز به یک مبدل ولتاژ برای وفق دادن بازده پیل های خورشیدی با مدارهای شارژ کننده باتری این لپ تاپ ها دارد.
با این حال مشکل اصلی استفاده از صفحات خورشیدی هزینه آن است. کاربر برای خرید یک لپ تاپ مجهز به پیل های خورشیدی باید قیمتی دو تا سه برابر قیمت استاندارد لپ تاپ های معمولی بپردازد. این شرکت قصد ادامه این فناوری را دارد و بدنبال پیدا کردن شرکائی در ژاپن است .
دستگاه خورشیدی دیگر این شرکت یک نمایشگر خورشیدی MP3 است که در حقیقت نسخه ای از نمایشگر MSI Mega Player540 است که 4 گیگا بایت ذخیره دارد این وسیله نیست آنقدر گران است که تولید انبوه آن هزینه براست. اما عمر باتری در این وسیله ها سه ساعت است و می تواند دوباره شارژ شود.
دستگاه های شرکت MSI در نمایشگاه توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرد و بسیاری از بازدیدکنندگان برای تماشای این وسیله از نزدیک در غرفه این شرکت تجمع کردند.
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
آبی که برآسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
دردا و دریغا که دراین بازی خونین
بازیچه ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سروان خزان است
روزی که بجنبید نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است
((هوشنگ ابتهاج))
در صورت تمایل اینجا کلیک کنید!
آلبرت انیشتین
آلفرد هیچکاک
ارنست همینگوی
ایگور استراوینسکی
پابلو پیکاسو
چارلی چاپلین
زیگموند فروید
سالوادور دالی
کارل مارکس
کورت گودل
لوکوربوزیه
ویلیام باتلر ییتس